اطلاع از بروز شدن
سه شنبه 90 شهریور 8
دهم شهریور ماه، از سوی مقام معظم رهبری به عنوان روز پدافند هوایی نامگذاری شده است. در ماهنامهی صف که از بخت بدش من مدیر مسئولش هستم یادداشت ویژهای نوشتم که بخشی از آن را اینجا درج میکنم:
کاش میشد کاروانهایی به راه میافتاد تا با سفر به دوردستهای حماسه، صفحهای دیگر از پایمردی و ایثار، پیش روی مردم و خانوادهها باز میشد؛ صفحهای ناشناخته از آنچه آسمان را برایشان آرامش بخش میسازد...
این آرزو به خاطر آن است که راقم این سطور خود، بارها و بارها این لذت را با جان و دل درک کرده است؛ بی شک از زیباترین لحظههای زندگیاش لحظاتی بوده است که ـ با وجود تمام مشکلات، سختی و دوری راه رسیدن به آشیان پاسداران آسمان ـ توانستهاست در ساعتهای مختلف، در دل شب یا طلیعهی صبح و یا در گرمای بیامان ظهر، زیارت کنم سایتهای راداری و شبکههای پدافندی در ارتفاعات صعب العبور و دور از دسترس را... نگهبانان آسمان در دل بیابانهای تفتیده از هرم آفتاب را.. و نیز در عمق خلیج همیشه فارس و دریاهای شمال و جنوب و بالاخره در همهی این سرزمین پاک...
کاش میشد خانوادههای ایرانی و عموم مردم عزیزمان، ساعاتی چند را در سنگرهای پدافند به سر ببرند و ببینند مردان ِمردی را که در در سوز و سرمای کوهستانها و ارتفاعات چند هزار پایی، یا در دل کویر و گرمای سوزان آن، یا در آغوش دریاها و شرجیِ ِ سواحل آن چه حماسهها میآفرینند و چه نجیبانه پاس میدارند امنیت مردمشان را...
کاش میشد بازدیدی از سنگرهای پدافندی کشور، تا بدانند که اگر در لحظه لحظهی زندگیشان، خبری از هراس از دشمن نیست؛ اگر شبها سری راحت بر بالش میگذارند و خوابی راحت میهمان چشمانشان میشود، همه و همه مدیون چشمان همیشه بیدار مردانی بی ادعاست که این آرامش را به ما هدیه میدهند. چشمانی که شب و روز نمیشناسند؛ چشمانی همیشه خیره بر اسکوپهای رادار که البته چشمان بیدار دیگری به انتظارشان نشسته است و در شهر و روستا با اشک و آه، دعایی بدرقهی راهشان میکنند...
کاش میشد ساعاتی در سایتهای راداری و پدافندی باشیم و برای مدتی هر چند کوتاه، همجواری و همآوردی با امواج نامهربان الکترومغناطیس تجهیزات راداری را بیازماییم؛ تا هم قدر عافیت بدانیم و هم قدر پیشگامان جهاد و حماسه را که برای ثبات خانههای ما، خانه به دوشی را به جان خریدهاند و نیز قدر خانوادههای صبورشان را که برای گرمی ِکانون خانوادگی ما، رنج دوری از پدران و همسران را پذیرفتهاند و دم به گلایهای یا منتی بر نمیآورند...
آری پدافندیان غیور ما پای در زمین دارند و چشم در آسمان و دل در گرو ملکوت.. زندگانیشان فارغ از تعلقات زمین است و دنیای خاکی.. آنان حافظ امنیت آسماناند و اهریمنان را با چشمان نافذ و شهاب ثاقب بر زمین قهرشان میدوزند.. اما خدمت بی ریای این دلاورمردان که از ارکان دفاع بوده و هستند، همیشه خارج از دیدِ رسانهها و مردم بوده و ضرورتهای حفظ اسرار نظامی و دفاعی، زوایای این خدمت ارزشمند را دست نایافتنیتر کرده است...
اینک سالهاست جنگ، با پیروزی رزمندگان اسلام پایان یافته و پروندهاش برای بسیاری از ما بسته شده است؛ اما جای انکار ندارد که تهدیدها بیش از گذشته جاری است و به تعبیر قرآن کریم «ودوا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میلة واحدة» و چه هشداری گویاتر از این که: دشمنانتان منتظرند تا اگر لحظهای از خویش و تجهیزاتتان غافل شوید در حملهای ناگهانی، هستیتان را به تاراج ببرند...
آری امروز جنگی در کار نیست؛ اما تهدیدها چند برابر است و تجاوز در کمین.. از این رو دفاع و حضور در صحنههای رزمندگی برای پدافندیان همچنان ادامه دارد. چشمان بیدار مجاهدان نجیب پدافند همچنان موجب هراس دشمنان از فضای امن ایران است. اینان هنوز در سنگر به سر میبرند و در رزمی بی امان اما با شرایطی جدید به مقابله با تهدیدهای دشمنان به سرمیبرند. قهرمانانی که در اتاقهای تاریک عملیات ـ که در آن شب از روز شناخته نمیشود ـ کوچکترین خزشها را رصد میکنند و کمترین پروازها را زیر نظر دارند تا هیچ خفاش کوردلی، هوس تعرض به حریم آفتاب و قلمرو نور نکند که این دیار، سرای سربهداران دلیری است از تبار امیرمومنان و ابوذر و سلمان...